(گاو در فرهنگ مازندراني) گاو در فرهنگ و زبان مازندراني ريشه عميقي دارد، تا بدانگونه كه بيش از ۷۰ اسم از مشتقات نامهاي گاو در زبان مازندراني شناخته گرديده و شايد از اين تعداد نيز بيشتر باشد، برخي از اين نامها همانند ((ورزا)) وارد زبان پارسي شدهاند و زبان پارسي آن را به امانت گرفته است، ورزا به معني گاو نر مي باشد. همچنين نام جونيكا كه هم اكنون نام يكي از كارخانجات پر آوازه در زمينه توليد فرآوردههاي لبني و گوشتي در ايران است و در مازندران جاي دارد از زبان مازندراني گرفته شده است. همچنين در مازندران، به جاي به كار بردن وضعيتهاي گاو از نام آن در زبان مازندراني بهره مي جويند، براي نمونه: گوساله دو روزه، يك هفته، يك ماهه، گوسالهاي كه شير مي خورد، گوسالهاي كه شير مادرش نميآيد، گاو بالغ، گاو آبستن، در مراحل آخر آبستني، در واپسين روزهاي آبستن، گوسالهاي كه به سختي به دنيا آمد، گوساله بي جان نزديك به مرگ، گاو پير و بسياري از موارد ديگر همگي در زبان مازندراني نام ويژه خود را دارا هستند. اگرچه اكنون نيز تعداد زرتشتيان مازندران اندك نيست ولي مردم مازندران تا دو قرن پس از ورود اسلام به ايران، به آيين زرتشت بودند و در آيين زرتشت آمده است كه گاوي صاحب خويش را نفرين مي فرستد و مي گويد اي كه به زن و فرزندان خويش بسيار بيش از من توجه مي داري، باشد كه خداوند زن و فرزندانت را از تو بگيرد. پادشاهان مازندران در درازاي تاريخ مازندران در شهرهاي مختلف مازندران گاوداريهاي مختلفي داشتند و بسياري از مردم (رعيت) را به كار در آنجا مشغول مي ساختند و بدينگونه خود را ولي نعمت مردم مي ساختند تا مردم در هنگام جنگها به پشتيباني پادشاه بشتابند و اگر دودماني جز مردم مازندراني بر سر كار مي آمد (همانند تاتارها، غزنويان و ...) پس از دورهاي از سالها باري ديگر دودمان پيشين كه از اهالي مازندران بود به فرمانروايي برمي گشت. (همانند دودمان مرعشي)، همچنين اگر دشمني مي خواست تا بر آنها پيروز گردد مي بايست در ابتدا برنامه گرفتن گاوداريها را مي پروراند و طرح مي ريخت.
(گاو در فرهنگ مازندراني) گاو در فرهنگ و زبان مازندراني ريشه عميقي دارد، تا بدانگونه كه بيش از ۷۰ اسم از مشتقات نامهاي گاو در زبان مازندراني شناخته گرديده و شايد از اين تعداد نيز بيشتر باشد، برخي از اين نامها همانند ((ورزا)) وارد زبان پارسي شدهاند و زبان پارسي آن را به امانت گرفته است، ورزا به معني گاو نر مي باشد. همچنين نام جونيكا كه هم اكنون نام يكي از كارخانجات پر آوازه در زمينه توليد فرآوردههاي لبني و گوشتي در ايران است و در مازندران جاي دارد از زبان مازندراني گرفته شده است. همچنين در مازندران، به جاي به كار بردن وضعيتهاي گاو از نام آن در زبان مازندراني بهره مي جويند، براي نمونه: گوساله دو روزه، يك هفته، يك ماهه، گوسالهاي كه شير مي خورد، گوسالهاي كه شير مادرش نميآيد، گاو بالغ، گاو آبستن، در مراحل آخر آبستني، در واپسين روزهاي آبستن، گوسالهاي كه به سختي به دنيا آمد، گوساله بي جان نزديك به مرگ، گاو پير و بسياري از موارد ديگر همگي در زبان مازندراني نام ويژه خود را دارا هستند. اگرچه اكنون نيز تعداد زرتشتيان مازندران اندك نيست ولي مردم مازندران تا دو قرن پس از ورود اسلام به ايران، به آيين زرتشت بودند و در آيين زرتشت آمده است كه گاوي صاحب خويش را نفرين مي فرستد و مي گويد اي كه به زن و فرزندان خويش بسيار بيش از من توجه مي داري، باشد كه خداوند زن و فرزندانت را از تو بگيرد. پادشاهان مازندران در درازاي تاريخ مازندران در شهرهاي مختلف مازندران گاوداريهاي مختلفي داشتند و بسياري از مردم (رعيت) را به كار در آنجا مشغول مي ساختند و بدينگونه خود را ولي نعمت مردم مي ساختند تا مردم در هنگام جنگها به پشتيباني پادشاه بشتابند و اگر دودماني جز مردم مازندراني بر سر كار مي آمد (همانند تاتارها، غزنويان و ...) پس از دورهاي از سالها باري ديگر دودمان پيشين كه از اهالي مازندران بود به فرمانروايي برمي گشت. (همانند دودمان مرعشي)، همچنين اگر دشمني مي خواست تا بر آنها پيروز گردد مي بايست در ابتدا برنامه گرفتن گاوداريها را مي پروراند و طرح مي ريخت.